دیروز در خیابان
زنی که چشمانش
هیچ شباهتی به چشمان تو نداشت
لبخند زد به من
آهسته نزدیک شد
و با صدایی که
هیچ شباهتی به صدای تو نداشت
صمیمانه پرسید :
ما یک دیگر را کجا دیده ایم؟
در آن قصه ی ناتمام نبود؟
نمی دانم ؛ چرا آن زن
ناگهان تو را به یادم آورد
و گفتم: چرا !
در آن قصه بود...
"واهه آرمن"
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اثار بزرگان ، اشعار ارمن ، ،
برچسبها:
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید